اصلاحیه و چند حاشیه :: نقطه‌ی آبی رنگ‌پریده

نقطه‌ی آبی رنگ‌پریده

نقطه‌ی آبی رنگ‌پریده

"دوباره به اون نقطه نگاه کنید. اون اینجاست، اون خونه‌ست، اون ماییم!"

اصلاحیه و چند حاشیه

شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۳:۰۲ ق.ظ

I. اگر پیگیر کامنت‌دونیِ پست قبلی بوده باشین، احتمالا یادتونه که درباره‌ی اثر مقاومت هوا روی سقوط اجسام یه بحثی شد. بعد از اون بحث، من احساس کردم که یه جای موضوع درست نیست و برای همین هم نشستم معادلات نیوتون رو برای یه جسم در حال سقوط توی هوا نوشتم. چیزی که نهایتا به دست اومد این بود که زمان سقوط وابسته به جرم شد. میدونستم که محاسباتم اشتباه نبود، چون ریاضی که اشتباه نمیکنه. در بدترین حالت تفسیرِ من از معادلاتم می‌تونست نادرست باشه. برای همین هم آخرِ کلاس فیزیک، یک استادِ خیلی باحالِ فاینمن‌طور رو گیر انداختم و این رو ازش پرسیدم و نهایتا مشخص شد که بله! با وجود مقاومت هوا، زمان سقوط به جرم بستگی پیدا می‌کنه. توی عکس پایین، اون m رو داخل ابر می‌بینید؟ :)


البته، توضیحاتی که من دادم درست بود و فقط نتیجه‌گیری حرف‌هام توی کامنت‌ها اشتباه بود. یعنی به دو جسم هم‌سان، واقعا نیروی مقاومت‌ هوای برابری وارد میشه که مقدارش مستقل از جرم هست. اما با این وجود جسمِ سنگین‌تر زودتر به زمین می‌رسه!



II. حالا اگر از من بپرسین چرا، من فقط میتونم تصویر بالا رو به شما نشون بدم و بگم چون که معادلات این رو میگه. اما در این صورت من واقعا جواب شما رو ندادم. این چیزیه که من هر جلسه دارم به استادِ فیزیک الکتریسیته یادآوری میکنم. وقتی جواب سوالاتم رو با استناد به ریاضیات جواب میده من ابدا قانع نمیشم؛ چون ریاضیات فقط به ما میگه که یه پدیده اتفاق میفته یا نمیفته، اما هیچوقت نمیگه که چرا اتفاق میفته یا چرا اتفاق نمیفته. الان هم من «واقعا» نمیتونم «درک» کنم که چرا جسم سنگین‌تر زودتر به زمین می‌رسه. فقط میدونم چون با وجود نیروی مقاومت هوا دیگه جرم جسم نمیتونه از دو طرف معادله ساده بشه، پس توی معادله باقی می‌مونه.


III. این یک اشتباه سهوی بود، ولی با این وجود شاید در کل هم چیزِ بدی نبود، چون دوتا موضوع رو مشخص کرد. اولیش اینکه مثل یک جور «حقه‌ی سوکال» عمل کرد. من یک سری حقایق علمی روی هم چیدم و بالا رفتم و در نهایت یک نتیجه‌ی غلط ازش گرفتم و هیچ‌کس هم متوجه نشد D: چون ظاهرِ مطالب خیلی علمی و حساب شده بود و شاید اینکه من دانشجوی فیزیک هستم هم بی‌تاثیر نبود. اما، فاینمن میگه «علم یعنی باور به جهالت متخصصین.» حتی متخصصین! چه برسه به یک دانشجوی ترم دوم.

دومین موضوع این بود که من از قبل جهت گیری فکری داشتم! قبل از جواب دادن به کامنت‌ها من سری به سایت‌ها و کتاب‌های مختلف زدم و مباحث مرتبط رو خوندم. اما کاری که من درواقع داشتم انجام میدادم، گشتن به دنبال داده‌هایی بود که پیش‌فرض‌های ذهنی خودم رو تایید می‌کرد. هرچند من باز هم دنبال حقیقت بودم، ولی دنبالِ اون بخشی از حقیقت که خودم می‌خواستم. این برای یه محقق خطرناک‌ترین چیز ممکنه! محقق باید کاملا بی‌طرفانه با داده‌های علمی برخورد بکنه. حتی اگر اون داده‌ها منجر به بیهوده شدنِ تمام تلاش‌های چندین ساله‌ش بشه. برای اینکه شورِ فاینمن رو در بیارم، اجازه بدین یه جمله دیگه هم ازش نقل کنم که درباره‌ی روش علمی صحبت کرده: «اصل اول این است که هیچگاه خود را فریب ندهید، زیرا شما آسان ترین فرد برای فریب خوردن هستید. پس باید بسیار دقیق باشید و همچون پایبندی به یک آیین، صادق باشید.»


IV. شاید بپرسید پس اون قضیه‌ی گالیله و این‌ها چی شد؟ اگر واقعا جسم سنگین‌تر با وجود مقاومت هوا زودتر به زمین می‌رسه که باید آبروی گالیله می‌رفت! در جواب این سوال، اول باید ببینیم که تا قبل از گالیله، چه تفکری حاکم بوده. دو هزار سال قبل از گالیله، ارسطو گفته بوده که «اجسام با آهنگی متناسب با وزنشان سقوط می‌کنند». یعنی مثلا یک گلوله‌ی ده کیلوگرمی، ده برابر سریعتر از یک گلوله‎ی یک کیلوگرمی سقوط می‌کنه. کاری که درواقع گالیله انجام داد، این بود که این گزاره رو نقض کرد. گلوله‌های گالیله همزمان به زمین نرسیدن، اما به وضوح با اختلاف خیلی کمتری از اونچه که ارسطو پیش‌بینی می‌کرد به زمین رسیدن.

متاسفانه من هنوز نمی‌تونم یک معادله‌ی دیفرانسیلی مرتبه دوم رو حل کنم. وگرنه می‌تونستم زمانِ سقوط یک جسم رو برحسبِ ارتفاعی که رهاش کردیم به دست بیارم تا باهم بررسی کنیم که واقعا دوتا گلوله‌ی ده کیلوگرمی و یک کیلوگرمی با چقدر اختلاف زمانی به زمین می‌رسن :)


V. من هیچوقت دوست نداشتم که وبلاگم رو اینطوری، به یه هندبوک فیزیک تبدیل کنم و اینقدر وارد جزئیات بشم. اما از اونجایی که صداقت علمی مجبورم میکردم به اشتباهم اعتراف کنم و اون رو تصحیح کنم، چنین پستی نوشتم. صرفا خواستم بگم که پست‌های این مدلی روالِ کار همیشگی چارلی نیست :)

  • چارلی ‌‌‍‍‍‍‍

نظرات  (۲۴)

سلام 
مهم نیست که نیروی مقاومت هوا مستقل از جرمه. 
مهم اینه که این نیرو، باعث ایجاد یک شتاب منفی میشه که در واقع کاهش اثر شتاب جاذبه است.
 و از قانون دوم نیوتن میدونیم که تو رابطهء بین نیرو و شتاب، جرم دخیله. 
یعنی این شتاب منفی، به جرم بستگی معکوس داره. یعنی برای جرم بزرگتر، شتاب منفی مقاومت کمتره و برای جرم کوچکتر، بیشتره.
 پس کاهش سرعت جسم کوچکتر در اثر مقاومت خیلی بیشتره. 
و اگر با سرعت یکسان شروع کنند، دیرتر میرسه.

اگرم بخواهید از معادلات حرکت، سرعت سقوط اجسام رو بررسی کنید، بازم نه با نیرو، بلکه با شتاب سر وکار دارید. و ماحصل حرف بنده اینه که در صورت وجود مقاومت هوا دیگه شتاب سقوط،  g نیست. و برای پر و گلوله دو مقدار متفاوته. 

پاسخ:
سلام :)
اول که خیلی تشکر از توضیحاتتون :)
حرف‌هاتون کاملا درست بود، ولی راستش منظور من از «درک کردن» یکم فرق داره :-" شما همون معادلات ریاضی رو شفاها بیان کردین، ولی من میتونم تمام این‌ها رو بدونم و باز هم این اتفاق رو درک نکنم D: یکم تعریف افراطی و وسواس‌گونه‌ای از درک کردن دارم من :) یه تعریفی که با «فهمیدن» فرق میکنه یکم :)
شما همون قدر سهوا اشتباه کردید که ماهایی که معترض بودیم:) هیچ کدوم با روحیهٔ کاملا علمی با موضوع برخورد نکردیم به نظرم:)
گرچه شما حداقل اشتباه رو پیگیری و جبران کردید، من که شخصا دیگه اصلا نرفتم دنبالش. بازم شما چند قدم جلوترید الان:)
پاسخ:
نه راستش از این نظر ابدا حق ندارید خودتون رو سرزنش کنید :) چون من توی محیطِ این مسئله هستم و توی دانشگاه هر روز دارم با فیزیک سر و کله میزنم، بنابراین واضحه که پیگیری بیشتری انجام میدم. این معنیش این نیست که جلوترم :)) همونطور که خودتون دیدین، توی چند پست قبل،توی همون قضیه‌ی چای و آهن و این‌ها من یه اشتباهی کردم و دنبالش رو نگرفتم، ولی شما پیگیری کردین :)
من اون موقع تو‌ ذهنم چنین چیزی شکل گرفت که دو تا جسم با جرم‌های مختلف قراره از یه ارتفاع بیفتن پایین و مقاومت هوا هم داریم. قاعدتا اینا از انرژی پتانسیل گرانشی خرج می‌کنن برای غلبه بر مقاومت هوا و چون انرژی پتانسیل جسم سنگین‌تر بیش‌تره، پس باید زودتر برسه :دی
حس می‌کنم توضیح ناقصیه که صرفا به جواب درست می‌رسه ولی جواب ربطی به توضیحات نداره :دی
پاسخ:
نه اتفاقا خیلی هم توجیه جالبیه :) کلا به مسائل حرکت میشه هم دینامیکی نگاه کرد، هم از دید انرژی :) من کار اول رو انجام دادم فقط، ولی روش دوم هم قطعا جواب میده؛ و الان که فکر میکنم شاید حتی ساده تر هم باشه :) هرچند من الان نمیدونم که چطور این تبدیل انرژی پتانسیل به گرما (در اثر اصطکاک) رو به زبان معادلات بیان کنم که حتما بخاطر ضعف منه.
دقیقا همینطور که گفتن دلیل اینکه جرم وارد معادله می‌شه رو احتمالا باید با لختی توجیه کرد. یعنی درسته که نیرو برابره ولی به خاطر اختلاف جرم‌ها شتاب‌ها متفاوتن و تابع جرم جسمن. و این شتابه که زمان رسیدن رو مشخص می‌کنه.
ولی از اینکه بگذریم درس بزرگی داره این پستت.
پاسخ:
آه! لختی :)) من کلا با مفهومش مشکل دارم. همه خیلی ساده میان میگن «مقاومت یک جسم در برابر تغییر سرعت». انگار که مثلا خیلی بدیهیه :/
ولی حق با شماست :) اشتباه احمقانه‌ای که من کردم این بود که همش تصور میکردم زمین نیروی برابری به اجسام وارد میکنه :/ (انگار نه انگار که قانون گرانش نیوتون رو بلدم!) درحالی که این شتابه که برابره :)
منو باش چقد زود کوتاه اومدم :)) که خب دلیلشم این بود توجیه فیزیکی و ریاضی نداشتم برای حرفم. صرفا چیزی که تو ذهنم بود رو گفتم بعدم قبل از اینکه شما جواب بدی، خودم بهش شک کردم. این چه طرز برخورده من با علم دارم آخه :))
پاسخ:
حالا چیزی نشده که :) 
و اینکه رجوع شود به جواب کامنت اول « .:مهتاب:. » :)
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • مگه شما ترم دوم معادلات دیفرانسیل نمی‌خونید؟!
    این چراهایی که شما میگی، منو یاد اساتیدمون میندازه که هر چی بلدیم و خوندیم رو جواب میدیم. یه "چرا" می چسبونن تنگش و ما رو توی منگنه میگذارن!
    پاسخ:
    چرا می‌خونیم، ولی هنوز به معادلات مرتبه دوم نرسیدیم :)) و یه موضوع هم هست که به فرض من این درس رو با عالی‌ترین نمرات هم پاس کنم، بازهم همه‌ی معادلات رو نمیتونم حل کنم :) چون کلا معادلات دیفرانسیل خیلی بی‌ در و پیکره :/ یه روش عمومی برای پیدا کردن جوابش وجود نداره و حتی گاهی با اینکه جوابی وجود داره ولی نمیتونیم پیداش کنیم :| ما فقط حل حالات خیلی خاص و خوش‌رفتاری از معادلات دیفرانسیل رو می‌خونیم :) طبیعت پیچیده‌تر از این‌هاست :)

    البته چرا داریم تا چرا :)) بعضی چراها هیچوقت تموم نمی‌شن D: پیشنهاد میکنم این ویدیو رو از فاینمن ببینید :)

    https://bit.ly/2XCNlWJ

    دقیقا میخواستم باهات بحث فیزیکی راه بندازم :)

    من بچه بودم کتابای فیزیک خواهرم رو میدیدم یه پر و یه سکه در حال افتادن 
    بعد ازشون توضیح خواستم گفتن که این دو تا در صورت نبود مقاومت هوا باهم میفتن مهم نیست وزنشون چقدره 
    از زمان طفولیت اینارو میدونستم فخر فروشی D:
    پاسخ:
    راه می‌انداختین خب :) ما همیشه پایه‌ایم :))

    و اینکه خیلی هم عالی :) ولی باید از خواهرتون می‌پرسیدین که چرا D:
    چارلی :)) این به نظر خیلی ساده است هااا =)) خب جسم سنگین تر باید زودتر بیاد پایین ببین منطق فیزیکیشو نمیدونم ولی خب اتفاقیه که میفته شاید چون وقتی یه جسمی سنگین تره یعنی جاذبه ای که زمین بهش اعمال میکنه بیشتره واسه همین سریعتر میفته چون جاذبه هی میگه بیاااا بیااا عزیزم خجالت نکش :دی
    فقط توی یک حالت سنگینی جسم موثر نیست وقتی که تفاوت ناچیز باشه بعد یکی‌شون پهن باشه یعنی مستطیل یکی شون یه چیزی شبیه یه مثلث چون مقاومت هوا سر اولی بیشتره و گرنه نمیشه تو توقع داشته باشی اگه من و تو با چتر نجاتم بپریم پایین تو زودتر برسی =)) چون من سنگین ترم تا بیام چترمو باز کنم کلی ازت پایین تر رفتم :دی
    پاسخ:
    :))
    خب اگه با حرف شما پیش بریم، این «بیا بیا عزیزم» گفتنِ زمین که شما گفتین، توی خلاء هم اتفاق میفته D: چرا اون موقع همزمان میرسن؟ :)

    و اینکه ساده بودن یه موضوع دوتا حالته! اول اینکه ساده‌ست، چون تجربه و حسمون اینو بهمون میگه :) مثل همین سقوط سریعتر جسم سنگین. یه موقع موضوع ساده‌ست چون ما دلیلش رو می‌دونیم، مثل شفق قطبی مثلا :) تصور کنید برای انسان‌های قدیم چقدر شفق قطبی پدیده عجیبی بود :)

    اما حالت اول میتونه ما رو گول بزنه! ما برامون خیلی ساده‌ست که آب سرد زودتر یخ میزنه. چون تجربه و غریزه‌مون اینو میگه. اما حالا میایم می‌بینیم که تحت شرایط خیلی خاصی آب گرم زودتر یخ میزنه. اینجاست که پوکرفیس میشیم D: چون تجربه‌ی روزمره‌مون نمیتونه جوابمون رو بده :)

    این سقوط سریعتر جسم سنگین جزو حالت اوله، میدونید چرا؟ چون خیلی اتفاقی بیشتر اجسام سنگین دور و بر ما شکل آیرودینامیکی مناسبی برای سقوط دارن! مثل سنگ و چکش و انبردست و..، و بیشتر اجسام سبک دور و بر ما، شکل خیلی مسطح و پهنی دارن! مثل برگ و کاغذ و پر و لحاف و... . بنابراین در طول این چندین هزار سالی که انسان روی زمین بوده پیش خودش نتیجه گیری کرده که جسم سنگین زودتر میرسه به زمین :)) با وجود اینکه درست نتیجه گرفته، ولی از راه اشتباهی این کار رو کرده D:
    فکر کنم خیلی بد توضیح دادم D: ایشالا که منظورم رو رسونده باشم :))

    اونی که منفی داده :/ بیاد دو کلوم باهاش حرف دارم
    پاسخ:
    عیبی نداره :)) بنده‌ی خدا نظرش رو گفته خب :))
  • احمدرضا ‌‌
  • یه کلیپی بود که خلا بوجود آورده بودن و توش یه پر و یه توپ رو پرتاب میکردن و همزمان به زمین می رسیدن. یعنی با این حساب اونا سر کاری بودن؟
    پاسخ:
    نه دیگه، در نبود هوا که دوتا جسم همزمان به زمین می‌رسن و توی این بحثی نیست :) الان بحث اینه که اگر هوا باشه چی میشه؟ جرم تاثیر میذاره یا نه؟ :) که توی پست گفتم بله تاثیر میذاره :)
    کاش یه عده بیان یاد بگیرن از شما. اعتراف کنن اشتباه کردن :/
    پاسخ:
    حالا خودتون رو ناراحت نکنید :))
    میگم این فاینمن چیکارس اصن؟:" 
    پاسخ:
    شوخی می‌کنی دیگه نه؟ :/ :)) بعد از این همه پست؟ D:

    خیلی خلاصه، فاینمن یه فیزیکدان آمریکایی بوده که نوبل 1965 فیزیک رو گرفته و توی پروژه منهتن هم شرکت داشته؛ اما دلیل محبوبیت خیلی زیادش اینه که فاینمن یه معلم فیزیک و یه سخنران خارق العاده بود :)) به قول استاد فیزیکِ ما، بهترین معلم فیزیک توی صدسالِ اخیر :) حالا بعدا چندتا ویدیو از فاینمن برات میفرستم :)
    @ چوگویک
    اون دیس لایک اولی مال من نیست ولی دومیو من دادم. گفتم بگم:دی اون دوکلومتون رو هم مایلم بشنوم =))
    پاسخ:
    خانوم‌ها دعوا نکنید :)) یه دیس‌لایک که ارزشی نداره D: اصلا خودم هم یه دیس‌لایک میزنم برای خودم :))
    سلام وقت بخیر
    من مدتی هستم در مورد حقیقت مطالعه دارم. بعد از خواندن و گوش دادن به حرف اساتید این طور برداشت کردم که حقیقت در ریاضیات یا فیزیک که بر پایه ی ریاضی هست به صورت درون مدلیه یعنی قوانین فیزیک کوانتو فقط در درون خودش جواب میدهد و با یک نگاه کوانتومی به جهان قابل اثبات است همینطور در هندسه که قوانین هندسه اقلیدسی در همان نظام صادق خواهند بود.
    نظر شما چیست؟

    پاسخ:
    سلام :)
    راستش من در مورد ریاضیات آگاهی زیادی ندارم، ولی توی فیزیک کلا اینجوریه که هر چهارچوب نظری جدیدی که ایجاد میشه، باید عمومیت بیشتری داشته باشه.
    مثلا، مکانیک کوانتومی توی ابعاد بزرگ (ابعاد زندگی روزمره ما) هم قابل استفاده هست. توی ابعاد بزرگ معادلات مکانیک کوانتوم به صورت همون مکانیک نیوتونی ما در میان. مکانیک نسبیتی هم همینطوره، توی سرعت‌های پایین و معمولی، به معادلات مکانیک نیوتونی تقلیل پیدا میکنه :) یعنی ما برای محاسبات معمولی روزمره هم میتونیم از نسبیت و کوانتوم استفاده کنیم، ولی چون در اینصورت کار رو الکی پیچیده می‌کنیم، به همون مکانیک نیوتونی اکتفا می‌کنیم :)
    نه نه فهمیدم چی میگی :))
    در مورد خلا نمیدونم ولی اتفاقا فکر میکردم تو خلا با هم میرسن :)) و یه پر و یه سنگ صد کیلویی فرقی ندارن :دی
    پاسخ:
    درست فکر می‌کردین :) من اشتباها فعلِ جمله‌ی قبلیم رو منفی گذاشته بودم :/
    سلام. من عضو بیان شدم اما الان میخوام عضویتمو لغو کنم شما میدونید چطور میشه اینکار رو انجام داد؟یا اصلا امکانش هست؟
    پاسخ:
    سلام :)
    فکر نکنم خودتون این دسترسی رو داشته باشین. ولی احتمالا میتونین از توی «تماس با بیان» به خود بیان پیام بدین و ازشون بخواین که اکانتتون رو کلا پاک بکنن :)
  • امید ظریفی
  • به‌به! اصلن هرچی هندبوکِ فیزیک‌تر، به‌تر (-:

    + مقداری فکر کردم که چی می‌تونم بگم تا به‌تر بتونی درک کنی این موضوع رو. بعد یادم اومد که اصلن برای خودِ من، قانون دوم نیوتون، وقتی برای سقوط آزاد یه جسم توی شرایط ایده‌آل می‌نویسیم، اصلن قابل درک نیست! جرمی که تو توی ترم F هست جرم گرانشی‌ه و جرمی که توی ترم ma هست جرم لختی. و شهودن هیچ دلیلی نداره این‌ها با هم برابر باشن... ولی انگار طبیعت ما رو دوست داره و می‌خواد ساده باشه! (-:
    پاسخ:
    :))

    + راستش رو بگم؟ بنظرم طبیعت بیشتر از اینکه ما رو دوست داشته باشه آزار داره D: موقعی که نباید، ساده هست؛ و وقتی که باید ساده باشه به طور وحشتناکی پیچیده‌ست :/ مثلا من خودم به شخصه خیلی بهم برخورد وقتی فهمیدم که ما هنوز نتونستیم یه معادله‌ی عمومی و جهان‌شمول برای رفتارِ همه‌ی گازها پیدا کنیم! 

    ++ خبرخوانیِ فیزیک خوب پیش میره؟ :)
  • امید ظریفی
  • اتفاقن به‌نظر من خوبی‌ طبیعت همین‌ه. چیزی که برامون بدیهی‌ه این‌ه که فعلن همه‌چی رو در موردش نمی‌دونیم و برای همین هم دیدن اتفاقات غیرمنتظره خوش‌حال‌مون می‌کنه، چون نشون‌دهنده‌ی یه فیزیک جدیده و بازشدن راهی برای ادامه‌دادن کار.
    + خداروشکر خبرخوانی هم پا گرفت و خیلی جدی دنبال می‌شه. باز هم ممنون ازت!
    پاسخ:
    کاملا موافقم :) بور یه جمله داشت که الان پیداش نمی‌کنم، ولی مضمونش این بود که هروقت یه مشاهده با نظریات ما جور در نیومد، باید جشن بگیریم D: چون نوید یه اکتشاف جدید رو به ما میده :))

    + من کاره‌ای نبودم که، دم خودتون خیلی گرم :))

    ببین میخوای منو گمراه کنی😑
    پاسخ:
    شرمنده‌ D:
    سلام
    من بعد از هزاران سال دوباره اومدم و خودمو انداختم وسط:/ نشستم کلی همه کامنتا و پستای جدیدتون رو خوندم و کلی غبطه خوردم که سر وقت خودش ازشون جا موندم که حالا اشکال نداره سال دیگه جبران میکنم:))
    در وهله اول باید بگم دیشب اومدم اینجا یه سوال خیییییلی حیاتی و فوری درباره آزمایش یانگ ازتون بپرسم که هرچی تو نت دنبالش گشتم چیزی نیافتم! بعد فکر کردم زشته بعد این همه مدت بدون سلام علیک فقط بیام یه سوال بپرسم. دیگه خجالت کشیدم راهمو گرفتم رفتم ولی دیدم اینجا خیلی شلوغ پلوغ شده دیگه گفدم امروز بعد امتحان هرجور شده باید بیام:دی

    در وهله بعدی هم اینکه واقعا درک نمیکنم چرا انقدر خودتون رو اذیت میکنین!من حسم این بود اونجا که فرمول مقاومت و  وابستگی هاش رو توی پست قبلی نوشته بودید درواقع داشتید مستقیما و بدون ابزار تبدیل دینامیک رو با سینماتیک برابر قرار میدادین. یعنی از یک نیرو و یک شتاب با هم برآیند میگرفتید که بعید میدونم توی فیزیک کار درستی به حساب بیاد!درسته که مقدار نیروی مقاومت با جرم رابطه مستقیمی نداره ولی نیروی جاذبه که خلاف جهت مقاومته به جرم بستگی داره پس برآیند کلمون هم منطقا به جرم بستگی داره:)
    اتفاقا دقیقا همین مسئله تو کتاب فیزیکمون تو فصل دینامیک اومده که البته اونجا مقاومت هوا رو در تمام طول مسیر ثابت نگه داشته!اون هم دقیقا طبق نظر خانوم "مینا..." تفسیر کرده ولی خب شما میگید به دردتون نمیخوره اونا:دی
    ما میدونیم مقاومت هوا اولش کمه و هرچی سرعت جسم زیادتر میشه اون هم بیشتر و بیشتر میشه تا جایی که با نیروی وزن برابر میشه و باعث میشه سرعت از یه جایی به بعد دیگه ثابت باشه و به اون سرعت هم که میگن سرعت حد! اما تا قبل از ثابت شدن سرعت تو اون مدتی که حرکتمون شتاب داره همواره مقدار نیروی وزن بیشتر از نیروی مقاومته و خب همین برآیند نیروهای رو به پایین باعث یه شتاب رو به پایین و افزایش سرعتمون میشه! حالا فرض کنیم جرم ها متفاوتند و حجم و شکل هندسیشون برابر! در این صورت در ابتدای سقوط(بدون سرعت اولیه) جفتشون نیروی مقاومت برابری بهشون وارد میشه اما نیروی روبه پایین جسم سنگین بیشتر از جسم سبکه! پس طبق برایندگیری نیروها و قانون دوم نیوتن میتونیم پی ببریم که مقدار افزایش سرعت جسم سنگین در مدت برابر بیشتر از جسم سبکه و البته یه چیز دیگه! وقتی نیروی جاذبه بیشتره زمان بیشتری میبره تا سرعتمون به سرعت حد برسه و مقاومت اولیه از صفر به اندازه نیروی جاذبه برسه پس مدت زمان بیشتری برای افزایش سرعت خودش داره (البته در این مورد مطمئن نیستم!ممکنه زمانش بیشتر باشه یا آهنگ افزایشش بیشتر بشه یا هردو!)
    حالا که سرعت هردو جسم به سرعت حد خودشون رسید در ادامه سقوط جسم سنگین قطعا با سرعت بیشتری به سمت زمین حرکت میکنه که این باعث میشه زمان سقوطش هم کاهش پیدا کنه.

    وااااای من واقعا عذر میخوام که در حضور یه اکسپرتی مثل شما اینقدر حرف زدم درباره فیزیک!:(
    پاسخ:
    سلام :)
    اگر تا عید پیداتون نمی‌شد، میخواستم دیگه زنگ بزنم به پلیس :/ خوش اومدین :)
    حالا من که چیزی بلد نیستم از یانگ، ولی سوالتون رو بگین ما هم یه چیزی یاد بگیریم :) فکر میکنم آزمایش یانگ رو توی الکترومغناطیس بهمون بگن، دو ترم دیگه. حالا امتحانتون خوب شده بود؟ :)

    دقیقا حستون درست بود :) من یک اشتباه خیلی بزرگ انجام دادم و اون هم این بود که فکر کردم زمین نیروی برابری به همه‌ی اجسام وارد میکنه :/ با اینکه قانون گرانش نیوتن تمام این مدت جلوی چشمم بود :/
    و توضیحاتتون هم کاملا درست بود :) هرچند نیازی نبود که بحثِ سرعت حدی رو مطرح کنین، اون برای سقوط آزاد توی فواصل خیلی زیاده. اما خیلی خوشحالم که با این دقت قضیه رو پیگیری کردین و از همه مهمتر، فیزیکِ موضوع رو به طور تحلیلی فهمیدین و حفظش نکردین :) 

    و اینکه اکسپرت کجا بود؛ چارلی که چیزِ زیادی بلد نیست :) و تازه نقل قول فاینمن رو که توی پست گفتم یادتون رفته؟ :) 
    سلام خیلی ممنون بابت راهنماییتون.
    راستش من یه معلم فیزیک داشتم که عمق فیزیک رو بهم نشون داد یجوری که انگار قابل لمس بود و توی زندگی روزمره میشد درکش کرد... و اونموقع بود که فهمیدم فیزیک یه چیزی فراتر از فرموله...به نظرم همینه که فیزیکو قشنگش میکنه اینکه قابل لمسه توی زندگی روزمره حتی!
    پاسخ:
    سلام :) 
    خواهش میشه؛ هرچند کمک زیادی نتونستم بکنم :)

    خدا حفظشون کنه؛ اصلا همه‌ی معلم‌های فیزیک باید اینطوری باشن :) والتر لوین یه جمله داره که میگه «معلم‌هایی که فیزیک را کسل‌کننده می‌کنند جنایت‌کارند.». به همین صراحت D:

    راستش خیلی دلم می‌خواست باهاتون موافقت کنم؛ ولی متاسفانه حوزه‌هایی از فیزیک هست که نه تنها قابل لمس نیست توی زندگی؛ بلکه تنها چیزی که ازشون میدونیم ریاضیاتشونه :| طبیعت همیشه اینقدر مهربون نیست باهامون :)
    سلام ،چند کلمه حرف حساب دارم البته به موضوع پست بی ربطه!
    اولین باره که نظرم میذارم اینجا
    من هنوز سه روز نیست که اینجا رو پیدا کردم و با ذوق مطالبش رو میخونم 
    ولی دارید بروبساطتون رو جمع میکنید؟ 
    چرا کاری میکنید ادم فکر کنه قدمش نحسه؟!😢
    شما درقبال این حس منفی من به خودم مسئولید لااقل سال دیگه برید که من مطمعن بشه از قدم مبارک من نبوده(((: 

    همین یه دونه اتفاق برای شروع سال۹۸ مون کم بود ک اینم اضافه شد/:

    خدایا اگه من افسردگی گرفتم به خاطر این حس منفی (قدم شوم ونحس) این اقا باید اون دنیا جواب بده 

    خیلیم حرفام منطقیه((((:

    پاسخ:
    سلام :)
    یک جوری گفتین بر و بساط که احساس کردم کنارِ خیابون داشتم سیب‌زمینی می‌فروختم D:

    شما هم موجِ منفی ندین حالا :) می‌نویسم باز هم :) 
    خوشحالمون کردید 
    موفق باشید((((: 
    پاسخ:
    خدا رو شکر :) و ممنون!

    با سلام و احترام

     

    از اینکه افراد دانشجو را میبینم خوشحالم. منظورم از دانشجو، هر کسی است که دنبال دانش است.

     

    و خوشحالم شما میدونید که فیزیک یعنی طبیعت و تمام فرمولهای ریاضی (اگرچه نواقصی داشته باشند) از همین طبیعت برداشته شده و یک طبیعی دان یا همان فیزیکدان، پیش از علم نسبت به ریاضیات، باید طبیعت را بداند. یعنی قوانین موجود در طبیعت. حتی اگر ملموس نباشد!

     

    حقیر، فقط از فیزیک، همان مطالعات دبیرستانی را داشته ام و اظهار فضل، پیش دانشجویان فیزیک، ز ابلهی است.

     

    من در مورد موضوعاتی جستجو میکردم که جذب این چند نوشته شدم. و حالا دوست دارم سؤالاتم را از شما بپرسم:

    1) آیا سرعت سقوط آزاد دو جسم با حجم و جرم یکسان در دو فضای مجزا با شرایط یکسان (اعم از غلظت هوا، ارتفاع، ....)، در دو دمای متفاوت، متفاوت است؟؟

    2) آیا مقدار روشنایی حاصل از نور منتشر شده از دو منبع نوری یکسان در دو فضای مجزا با شرایط یکسان (اعم از رنگ دیوارها، رنگ نور، دما، ابعاد فضا، ...)، در دو غلظت متفاوت، متفاوت است؟

     

    امیدوارم، با دلایل منطقی فیزیک، گره از کار ما بگشایید.

    با تشکر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی