فلایویل
1. مکالمهی دو شب پیشِ من و مامانبزرگ جان (که دوست داره عزیز صداش کنیم).
- عزیز چرا داری با عصا راه میری؟
+ امروز صبح پام پیچ خورده.
- آها! فکر کردم بالاخره پیر شدی :-"
+ من هیچوقت پیر نمیشم بچه جان!
2. بالاخره پس از روزها سرگردانی، یک عدد Nikon D7100 دستِ دوم گرفتم. از الان دیگه فقط باید نون خشک بخورم تا یه مدت :/
عاشق شعارِ نیکونم :)) I AM YOUR EYES.
3. برخلاف تصوراتم، کلاس آییننامه رانندگی داره خوش میگذره! سرهنگه آدمِ باحالیه :) حتی اون مدرسِِ فنیِ ماشین هم با اینکه اولش خیلی خشک و جدی بنظر میومد، ولی آخرای کلاس داشتیم قهقهه میزدیم کلا! من فقط بخش موتور و مبدل کاتالیستی رو فهمیدم، اونم بخاطر اینکه توی فیزیک سوم، و شیمی چهارم داشتیمش :/
فقط من اصلا انتظار نداشتم که دوباره مثلِ مدرسه یکی بیاد سوال بگه و ما توی کتاب بنویسیم؛ خیلی ضایعست انصافا :| تنها خوبیش اینه که آزمونِ آیین نامه برای کسی که تا همین چند هفته پیش با تستهای کنکور سر و کله میزده مثل یه شوخیه رسما! ما رو از چی میترسونید؟ D:
+ شک ندارم که آزمونِ عملی رو رد میشم :|
+ کتابِ آموزش رانندگی داداشهام یه کتابِ آبی کوچیک بود با قطعِ جیبی. کتابِ ما 220 صفحست با قطعِ وزیری :/
4. اینقدر هیچکس با من نیومد بریم فیلشاه رو ببینیم که اکرانش تموم شد. یکی از دوستان یه جوری گفت «من بیام انیمیشن ببینم؟؟» که انگار من بودم به مدت سه ماه هر روز میومدم میپرسیدم کیفیت بلوری Coco اومده یا نه :/ و تازه گویا یادش هم رفته بود که چطور با اون هیکل صداش رو نازک میکرد و آهنگ Let it go ی انیمیشن Frozen رو میخوند :/
+ عنوانِ پست: بخشِ انتهایی میللنگ که به صفحه کلاچ متصل میشه :))
- ۹۷/۰۵/۰۵