غیرممکن :: نقطه‌ی آبی رنگ‌پریده

نقطه‌ی آبی رنگ‌پریده

نقطه‌ی آبی رنگ‌پریده

"دوباره به اون نقطه نگاه کنید. اون اینجاست، اون خونه‌ست، اون ماییم!"

غیرممکن

يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۵۸ ق.ظ


آلیس گفت: «من نمیتونم اینو باور کنم.»

ملکه گفت: «یه بار دیگه تلاش کن. یه نفس عمیق بکش و چشماتو ببند. حالا سعی کن باور کنی.»

آلیس خندید: «سعی کردن فایده‌ای نداره. آدم نمیتونه چیزای غیرممکن رو باور کنه.»

ملکه گفت: «خب به خاطر اینه که خوب تمرین نکردی. من وقتی همسن تو بودم، هر روز نیم ساعت تمرین میکردم. بعضی وقتا میتونستم قبل از صبحانه شیش تا چیز غیرممکنو باور کنم.»


 - ماجرا‌های آلیس در سرزمین عجایب، نوشته لویس کارول


عکس‌نوشت: اصلا دیدن این همه موجود عجیب و غریب و خاطره‌انگیز تو یه کادر خودش کلی ذوق داره :)) جای دوقلو‌ها به شدت خالیه توی عکس.

+ فقط تیم برتون میتونست یه همچین تخیلِ افسار گسیخته‌ای رو کارگردانی کنه!

  • چارلی ‌‌‍‍‍‍‍

نظرات  (۲۰)

آلیس در سرزمین عجایب فامیل دور آنشرلی بوده؟
پاسخ:
نه :)) ولی شاید با دوروتی توی "جادوگر شهر از" فامیل باشن D:
آها من فکر کردم دوروتی سریال پزشک دهکده رو می گید
پاسخ:
یا شایدم دوروتی هاجکین، برنده نوبل شیمی 1964 :))
+ یعنی پیتر جکسون نمیتونست؟ :| بیخودی انحصاریش نکن دگه :|
پاسخ:
پیتر جسکون باید اون فیلم وارکرافت رو کارگردانی میکرد! این دنیای رنگارنگ و بچه‌گونه آلیس در سرزمین عجایب کار پیتر خان نیست :) پیتر خان خوراکش داستان حماسی و جنگ‌های هزار نفره و اورک و اژدهاست :)))
یادش بخیر :) من عاشق آلیس در سرزمین عجایبم :) 


پاسخ:
:)) ایشالا یه روزی خودتون بیفتین تو سوراخ خرگوش از نزدیک تجربه کنید D:
  • هولدن کالفیلد
  • از ضعیفترین آثار آقا برتون هست این فیلم!
    پاسخ:
    ولی باعث نمیشه که دوست داشتنی نباشه :))

    + صرفا جهت کنجکاوی: نظرت درباره فیلمای فانتزی هم مثل کتابای فانتزیه؟
    پیتر ر محدود نکن ملعون :|
    پاسخ:
    از وقتی گفته دیگه درباره سرزمین میانه فیلم نمیسازه قهرم باهاش :| حالا اگه کارگردانی سریال ارباب حلقه‌های آمازون رو به عهده بگیره شاید چشم‌پوشی کنم D:
    مثلاً من این وب رو باز می‌کردم می‌گفتم واهاهاهای چه فیلمی. ممنون بابتِ این تصویرِ رنگی‌رنگی و دیالوگِ معرکه نرگس جان ^_^
    نشد که بشه :)))
    پاسخ:
    فقط بخاطر یک عدد کروموزوم :)))
    :)))
    پاسخ:
    :))
  • هولدن کالفیلد
  • جهت رفع کنجکاوی:
    خیر سینمای فانتزی رو بسیار دوست می دارم
    پاسخ:
    بسیار هم عالی :)
  • جولیک ‌‌‌‌‌
  • من تقریبا مطمئنم این دیالوگ تو کتاب نبود :|
    پاسخ:
    تو جلد دومشه درواقع :)
    توی گودریدز توی بخش نقل قولای کتاب هست. و کلا دیالوگ نسبتا معروفیه اگه انگلیسی سرچش کنید.

    .Why, sometimes I've believed as many as six impossible things before breakfast
  • صـــا لــحـــه
  • سینما و دنیای تیم برتون به شدت دوست داشتنی هست
    و اصلا می دونی چرا من از اسم چارلی خوشم میاد؟
    چون تا مدت ها فیلم محبوب من، چارلی و کارخانه شکلات سازی بود
    دیالوگ های زبان اصلی ش و شعرهاش رو حفظ بودم
    و حتی کتابش رو هم خوندم
    اصلا من غیر ممکن رو با این فیلم و کتابش درک کردم
    وقتی که چارلی از اصولش کوتاه نمیاد ولی ویلی ونکا کسی رو بهتر از اون پیدا نمی کنه و اون و خانواده ش رو با خودش به کارخونه ش میبره :)
    پاسخ:
    چارلی و کارخانه شکلات سازی که عالی بود :)) 
    کلا رولد دال هم خیلی دوست داشتنیه کتاباش :) ماتیلدا رو خوندین؟ یا جادوگر ها؟
    + بچه بودم از ویلی وونکا میترسیدم :|
  • صـــا لــحـــه
  • نه. اون موقع ها اصلا برام مهم نبود نویسنده ش رولد دال هست. آخه من دبیرستانی بودم که عاشق این فیلم شدم و مینشستم آناکارنینای تولستوی رو میخوندم... 
    اما الان اگر فرصتش پیش بیاد حتما کتاب هاش رو میخونم چون جدیدا خیلی به ادبیات کودک علاقه مند شدم

    حالا من بازی جانی دپ تو نقش ویلی ونکا رو انقدر دوست داشتم که وقتی کتاب رولد دال رو خوندم برای جالب نبود ویلی ونکای داستانش. توی داستان ویلی ونکا سنش زیاد تره و اصلا ماجرای پدرِ ونکا در کار نیست!

    ولی کلا هنوز هم برای من، توی سینمای کودک و نوجوان هالیوود، هیچی مثل این فیلم و spirit stallion of cimarron نمیشه
    پاسخ:
    پس حتما کتاب ماتیلدا ی رولد دال رو در اولویت بذارید :))
    اندر مشکلات تفاوت فیلم و کتاب :/ من اغلب کاراکترای تو کتابا رو بیشتر دوست دارم! هرچند جانی دپ جای خود داره D:
    اسم و تصاویر Spirit رو خیلی دیدم ولی هنوز ندیدمش متأسفانه :(
    های قلبم اون جانی دپ ازبس توی آلیس گیگیلی و خوووووبه خصوصا با اون دهن کوچیک و دندونای بانمک و طرز ادا کردن کلماتش *-* اصلااااااااا خیلی وضعی.
    به طور کل من آلیس‌ رو خیلی دوست دارم. جدای از جذابیت‌ها و هیجان‌انگیزی‌ها و رنگ‌وارنگی‌هاش که خیلی‌هم دلبره و لعنتی، از این که آلیس در آخر ، مجدد وارد جهان حقیقی میشد و حالا سعی می‌کرد از این اتفاق در جهت بهبود زندگیش بهره ببره رو دوست داشتم. من اگه با یه اثری ارتباط بگیرم و وارد جهانش بشم از بس عمیق و واقعی توش حل میشم که بعد از اتمامش که پرت میشم توی جهان واقعی و خالی از تخیل،شدید افسردگی می‌گیرم و این‌حرف‌ها.
    اما با آلیس و نارنیا این اتفاق برام نیفتاد.

    پاسخ:
    جانی دپ همه جا خوبه :))) چه جک اسپارو باشه چه ویلی وونکا و چه مدهتر :)) 
    توی Alice through the looking glass خیلی مظلوم میشه ولی جانی دپ :(  آدم دلش میسوزه براش.

    دقیقا اینکه چطور تاثیر میذاره تو زندگیش خیلی جالبه :)) داستان رو از یه فانتزی محض، به یه داستان آموزنده تبدیل میکنه.
    منم بعد کتابا افسردگی میگیرم :/ حتی نه کتابای فانتزی فقط، بعد از کتابای درام غیر فانتزی هم افسردگی میگیرم حتی! خیلی حس بدیه که با ورق زدن آخرین صفحه کتاب، یه دفعه از اون همه آدم و دوست و ماجرا دور بشی و برگردی به دنیای کسل کننده واقعی :| داستانای چند جلدی که خیلی بدتره! مثلا هفت جلد، روز و شب همراه هری باشی و یه دفعه ازشون جدا بشی!  :/
    + من همیشه از این عصبانی بودم که چرا فیلمای نارنیا رو تا آخر نساختن !
    آلیس در آینه چه پیدا کرد در واقع د:
    +جانی دپ جانی دپ جانی دپ جانی دپ
    پاسخ:
    :)) خواستم اینو بنویسم ولی گفتم شاید یکی فکر کنه یه کتاب دیگست کلا D: اسم جلد دومش خیلی معروف نیست آخه.
    + مدهتر، مدهتر، مدهتر :)))
  • صـــا لــحـــه
  • اگر ماتیلدا رو داری، بهم امانت بده، قول میدم یه ساعت بعد بهت پس بدم :D

    پاسخ:
    اگه داشتم حتما میدادم :) من خودم از زن داداشم قرض گرفتم خوندمش D: 
    شما کی خوندی این‌همه کتاب و کی دیدی این‌همه فیلم؟ :))

    من هَتِر آلیس  آن‌سوی آینه رو خیلی بیشتر از سرزمین عجایب دوست داشتم. انگار همه‌ی گرد و غبارا و تیرگی‌ها از دلش رفته بود، دیگه فکر جنگ تو سرش نبود، چشماش روشن‌تر شده بود، قلبش هم. و به درجه‌ای از مظلومیت و معصومیت رسیده بود که من می‌خواستم پابه‌پاش برای خونواده‌ش گریه کنم. 
    پاسخ:
    دوران طلایی دبیرستان :))) من توی دبیرستان رسما هر کاری کردم بجز درس خوندن (به طور جدی البته) :|

    ولی اون موقع فقط هتر شده بود. دیگه مد هتر نبود، ورجه وورجه نمیکرد، نمی‌پرید روی میز، از اون خنده‌های مخصوصش نمیکرد :( هتر اولیه رو من بیشتر دوست دارم!
    + دلتون برای ملکه دل‌ها نسوخت؟ :) ملکه دل‌ها حتی قابل ترحم تر از هتر بود توی فیلم دوم، وقتی که گذشته‌ش رو نشون میده.
    به عنوان کسی که هنوز آلیس در سرزمین عجایب رو ندیده ، اومدم یه موز بردارم برم :)))
    پاسخ:
    موز گرونه انصافا، نمیشه یه پرتقالی خیاری چیزی ببرین؟ D:
  • مهدی صالح پور
  • من نمی‌دونم چرا نتونستم با این سبکِ فانتزی هیچوقت ارتباظ برقرار کنم
    پاسخ:
    شاید چون دنبال هدف و مفهوم خاصی توی داستان هستین!؟ این سبک فانتزی رو باید در لحظه ازش لذت برد :)) 

    کتاب آلیس در سرزمین عجایب توی دسته بندی‌ ادبیات بی‌معنی (nonsense literature) قرار میگیره، یعنی اتفاقات داستان هیچ دلیل و منطق خاصی ندارن، فقط باید با داستان پیش برین، بدون هیچ توقعی :)
    یک. درسته حرف شما هم. ولی من همچنان هترِ دومی رو بیشتر دوست دارم. من کسی‌ام که هابیت رو هم از ارباب حلقه‌ها بیشتر دوست داره :دی

    + از این ملکه سفید که از اول خوشم نمی‌اومد. زنک نچسب. هیچ احساسِ صمیمتی تو رفتارش نبود و اصلاً درک نمی‌کردم چرا همه‌ی ملت می‌خوان این بیاد ملکه‌شون بشه. درسته دستور قطع سر هیچ‌کس رو نمی‌داد؛ ولی تو اکثر موارد رفتاراش ناجور بود. حالا الان با جزئیات یادم نمیاد. 
    بعد که دیدم همچه بلایی سر ملکه دل‌ها آورده و او ره به این روز انداخته و تا همین الان هم مسئولیتش رو نپذیرفته دیگه اصلاً یه وضعی. 
    ملکه دل‌ها از همون اولش هم قابل ترحم بود.
    پاسخ:
    منم هابیتو بیشتر دوست دارم راستش :)) فقط یه موقع هولدن نفهمه، که کارمون تمومه D:

    من کلا از بازیگرش خوشم نمیاد :/ حتی توی اینتراستلر هم دوستش نداشتم! برعکس هلنا بوهم رو دوست دارم، حتی وقتی که بلاتریکس لسترنج بود هم دلم براش میسوخت :))
    آدم وقتی غیر ممکن رو باور کنه یه قدم به سمت ممکن شدنش برداشته؟
    پاسخ:
    از این نظر که آدم جرئت میکنه تلاش بکنه برای رسیدن به اون غیرممکن بله :) ضمن اینکه خیلی از چیزایی که ما فکر میکنیم غیر ممکنه، غیر ممکن مطلق نیست و فقط احتمال رخ دادنش کمه. پس ینی میتونه اتفاق بیفته به هرحال. 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی